
قاسم انوار
شمارهٔ ۲۳۰
۱
حدم آن کس زند که بادم داد
باده جام دل گشادم داد
۲
بهر دفع خمار و رنجوری
جام در مبداء و معادم داد
۳
گفتمش : تایبم، ننوشم می
حیله کردم ولیک بادم داد
۴
مستی و عاشقی و مستوری
جودت عشق در نهادم داد
۵
چون مرا زاهد و مسلمان دید
سجده سهو را بیادم داد
۶
جمله را داد هر چه لایق اوست
سلطنت را به نوع آدم داد
۷
هر چه دادند جان قاسم را
دولت عشق مستزادم داد
تصاویر و صوت

نظرات