قاسم انوار

قاسم انوار

شمارهٔ ۲۴۳

۱

دلم از شیوه شیرین تو شوری دارد

دیده از طلعت زیبای تو نوری دارد

۲

با خیال توچه گویم؟همه شب تابسحر

دل غمدیده درین وقت حضوری دارد

۳

عاقبت بر سر کوی تو بخواهد سر باخت

دل دیوانه،که از عشق غروری دارد

۴

دل واعظ ز غم عشق تو آزاد نشد

علت آنست که در عقل قصوری دارد

۵

تو سلیمان جهانی و دل خسته من

بخدا،پیش تو گر قیمت موری دارد

۶

تا که از تیر جفاها دل من ریش کنی؟

عاشق خسته دگر جان صبوری دارد

۷

دل بسودای تو در ماتم جاویدان رفت

هر که بینی بجهان ماتم و سوری دارد

۸

همه ذرات جهان مست خرابند از عشق

عشق در جمله ذرات ظهوری دارد

۹

سر ببازیم به سودای تو،هم جان بدهیم

قاسم سوخته دل عشق و سروری دارد

تصاویر و صوت

کلیات قاسم انوار به کوشش سعید نفیسی - قاسم انوار - تصویر ۲۲۹

نظرات