
قاسم انوار
شمارهٔ ۳۰۴
۱
آنان که بجز روی تو جایی نگرانند
کوته نظرانند و چه کوته نظرانند!
۲
و آنان که رسیدند زنامت بنشانی
در عالم حیرت همه بی نام و نشانند
۳
در جای خیال تو اگر اشک در آید
صاحب نظران دردمش از دیده برانند
۴
سکان سر کوی تو ملک دو جهان را
هرچند که عورند، بیک جو نستانند
۵
در کوی تو گر پای نهم عیب مفرما
عشاق تو مستند، سر از پای ندانند
۶
سرمایه شادی جهان مستی عشقست
آنها که ازین می نچشیدند ندانند
۷
قاسم،سر وجان باختن اندر ره معشوق
شرطست، ولی مردم عاقل نتوانند
نظرات