
قاسم انوار
شمارهٔ ۳۲۸
۱
تا جهاندار، جهاندار جهان خواهد بود
دل ما عاشق آن سرو روان خواهد بود
۲
ما درین دیر مغان بهر نیاز آمده ایم
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
۳
«من ر آنی » و « رألحق » چه سخن می گوید؟
تا تو پیدا نشوی یار نهان خواهد بود
۴
واعظا، قصه تقلید، بمان روز وصال
پیش مستان سخن از عین عیان خواهد بود
۵
تا تو از خلوت عز عازم صحرا نشوی
دل ما نعره زنان، جامه دران خواهد بود
۶
تا نبینم رخ زیبای تو شادان نشوم
سینه پر سوز و دلم پر خفقان خواهد بود
۷
قاسمی سر بفدای تو کند، کاندر وصل
سر ما بر تن ما بار گران خواهد بود
تصاویر و صوت

نظرات