قاسم انوار

قاسم انوار

شمارهٔ ۳۶۶

۱

در داستان عشق تفصی نمود یار

تکرار عشق کرد هزاران هزار بار

۲

دستار و خرقها گرو جام باده شد

تا لمعه جمال تو دیدند آشکار

۳

بردار بی مدار جهان اعتماد نیست

حسن وفا مجوی ازین دار بی مدار

۴

بعد از وفات من چو بخاکم گذر کنی

از خاک تربتم شنوی نالهای زار

۵

زین سان که حسن روی تو در جلوه آمدست

گر از جهان خروش برآید عجب مدار

۶

در شهر می خرامی و جانها بر آتشست

زان زلف تابدار و زان چشم پرخمار

۷

قاسم، اگر تو طالب راهی و عاشقی

چون جان طلب کنند، بده جان و سر مخار

تصاویر و صوت

نظرات