
قاسم انوار
شمارهٔ ۳۹۶
۱
از ما حکایت می و پیر و مغانه پرس
از زاهدان حکایت تسبیح و شانه پرس
۲
اوراد جان ما همه مستی و عاشقیست
از صوفیان حکایت ورد شبانه پرس
۳
از باده تو مست خرابیم و بیخودیم
افسانه زمانه ز اهل زمانه پرس
۴
از دست رفته ایم و ز پا اوفتاده ایم
از مرد کار قصه این کارخانه پرس
۵
با هر که خر بود سخن از پایگاه گوی
مرغان عشق را صفت آشیانه پرس
۶
از دام و دانه فارغ و آزاد آمدیم
مرغ حریص را سخن از دام و دانه پرس
۷
قاسم، بجاهلان سخن تازیان مگوی
از جاعلان سخن بسر تازیانه پرس
نظرات