قاسم انوار

قاسم انوار

شمارهٔ ۴۰۱

۱

بر کنار طاس گردون زد هلال انگشت دوش

عاشقان را مژده ایام عید آمد بگوش

۲

ماه نو را بر فلک دانی قران بهر چه بود؟

عید شد، یعنی ز جام زر شراب لعل نوش

۳

می فروشی، هر چه هست، از خودفروشی بهترست

چند عیب می فروشان می کنی ای خودفروش؟

۴

پرده از عیب کسان برداشتن نبود هنر

گر نیاری پاک شستن عیبشان، باری خموش!

۵

هرزه گویی و جهان گردی نه کار عارفست

کیست عارف؟ رهرو بنشسته، سر تا پا بهوش

۶

گرچه نتوانی به کوشش دامن مردان گرفت

کاهلی بگذار و چندانی که بتوانی بکوش

تصاویر و صوت

نظرات