قاسم انوار

قاسم انوار

شمارهٔ ۴۳۲

۱

من از سودای جانان نیم مستم

بده، ساقی، می گلگون بدستم

۲

مرا جام آر، از آن خم دل افروز

که من این شیشها درهم شکستم

۳

خطایی ناید از من، یا رب، آمین

در آن عهدی که من با دوست بستم

۴

بهر حالی دلم با اوست دایم

اگر خود مؤمنم گر بت پرستم

۵

اگر جویای آن یاری بتحقیق

بجه از جو، که من از جوی جستم

۶

چو چشمش فتنه ای انگیخت ناگاه

هنوز اندر میان قرقشستم

۷

زناگه آتشی افروخت جانان

چو قاسم در میان مجمرستم

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۳/۰۵/۲۲ - ۰۵:۳۰:۱۱
درود برشما    قرقشستم به چه معناست ؟ ظاهراً ارامنه به گورستان بزرگ قرقشه میگویند آیا ایشان همین منظور را داشته ؟ یا مقصود قرق به معنی ممنوع الورود  بوده ؟ لطفا راهنمایی بفرمایید