قاسم انوار

قاسم انوار

شمارهٔ ۴۳۶

۱

بدوستی، که ترا نیک دوست می دارم

بجان دوست، که از غیر دوست بیزارم

۲

یکی چو من نبود در جهان کون و فساد

اگر حجاب دویی را ز پیش بر دارم

۳

گناه بنده عظیم و عذاب دوست الیم

ولی برحمت و فضلش امیدها دارم

۴

بپیش تیغ تو هر دم هزار جان بدهم

بجان دوست، که با تیغ تو سری دارم

۵

بگفتمش: بکرم رفع کن حجابم، گفت :

تویی حجاب، ترا از میانه بردارم

۶

هزار بحر کشیدم، هنوز یک قطره

اگر بدست من آید بجان خریدارم

۷

ز قاسمی خبر این جهان چه می پرسی؟

به دوستی، اگر از خویشتن خبر دارم

تصاویر و صوت

نظرات