
قاسم انوار
شمارهٔ ۵۰۹
۱
تربیت میکند مرا جانان
تهنیت می فرستم از دل و جان
۲
بسر یار می خورم سوگند
که جزو نیست در مکین و مکان
۳
گر ببینی حیات جان، بینی
عین آن یار در همه اعیان
۴
چشم بگشای، تا عیان بینی
جمله مامور و جمله ما میران
۵
بنده عشق یار مهرویم
بنده مأموم و عشق امام زمان
۶
عقل سلطان ملک صورت شد
عشق سلطان جمله سلطانان
۷
عشق سردار جمله دلها شد
سر نهادند سروران جهان
۸
مست عشق تو شد دل و جانها
تا کجا رفت عقل سرگردان؟
۹
قاسمی را بلطف خود بنواز
بنده تست آشکار و نهان
نظرات