
قاسم انوار
شمارهٔ ۵۵
۱
«ستة ایام » گفت و «سبع سماوات »
«ثم علی العرش استوا» است نهایات
۲
حضرت حق را عروش نامتناهیست
فاش بگویم عروش جمله ذرات
۳
بر سر ذره مستویست باسمی
چون بشناسی رسی بنیل مرادات
۴
هرچه که گویم، فقیه گوید: هی هی
هرچه که گوید فقیه، گویم: هیهات!
۵
هرکه شراب خدا ز جام محمد
نوش کند، وارهد ز عشوه وطامات
۶
نعره مستی مزن، که مست هوایی
غایت عمیا بود بجهل مباهات
۷
قاسمی و صحبت فقیه مقلد؟
فاتحه خوانیم بهر دفع بلیات
نظرات