
قاسم انوار
شمارهٔ ۵۹۴
۱
مرآت دل شکستی، ای گنج جاودانه
جان را وحید کردی آخر بهر بهانه
۲
شب بود قوت ما، روزست قدرت ما
ما مست جام عشقیم، از باده شبانه
۳
رحمی کن،ای طبیبم، ای دلبر حبیبم
بر روی زعفرانی، بر اشک دانه دانه
۴
گفتم: نشان زلفت با ما که گوید آخر؟
هرجا مدققی بد، کردند ذکر شانه
۵
گر عاشقی و مردی، در راه عشق فردی
کو آه دردمندان؟ کو سوز عاشقانه؟
۶
از سر قاب قوسین آخر چه فهم کردی؟
با مصطفی خدا را سریست در میانه
۷
گر سر عشق جویی، قاسم، ز دل طلب کن
گنجیست بی نهایت، بحریست بی کرانه
تصاویر و صوت

نظرات