
قاسم انوار
شمارهٔ ۶۰۷
۱
چه ذوق نیستی یابی؟ که هستی
ببالا کی توانی شد؟ که پستی
۲
بدان، صوفی صاف، این مسئلت را:
ز ما دوری اگر از خود نرستی
۳
بسی با عاقلان همراه بودی
ولی با عاشقان کمتر نشستی
۴
اگر مردی، از این عهد برون آی
که اندر عهده روز الستی
۵
همه یاران بمنزلگه رسیدند
تو غافل مانده ای در بت پرستی
۶
چه بودت؟ چیست آخر؟ راست برگوی
چو دیگ عاشقان در غلغلستی
۷
بیا،قاسم، دل از اغیار بردار
توجه کن بحق، هرجا که هستی
تصاویر و صوت

نظرات