
قاسم انوار
شمارهٔ ۶۲۹
۱
اگر ز مصر جهانی و گر ز تبریزی
ز پیر راه بدان قصه شکرریزی
۲
تو پیر خانقهی، لیک غافلی از راه
ز من مپرس: چه ارزم؟ همان که میورزی
۳
مجردان طریقت روان فدا کردند
تو نام مرگ شنیدی چو بید میلرزی
۴
بعاقبت بدر مرگ بایدت رفتن
اگر تو خسرو چینی و شاه پرویزی
۵
ببنده گفت فقیهی: هزار سال بمان
جواب دادم و گفتم: هزار سال بزی
۶
تو پیشوای جهانی و این نمیدانی
بزعم خویش تو شیخی و لیک دهلیزی
۷
بیا، بصحبت قاسم حدیث دوست شنو
تو قدر گنج چه دانی؟ که حبه ای ارزی
تصاویر و صوت

نظرات