قاسم انوار

قاسم انوار

شمارهٔ ۶۷۱

۱

در خاکدان مباش، که خوار جهان شوی

در روح سیر کن، که جهان در جهان شوی

۲

در خاکدان دهر ممان، ای اسیر خاک

آن به بود که طایر عرش آشیان شوی

۳

پنجاه ساله طاعت خود را قضا کنی

گر یک نفس مجاور دیر مغان شوی

۴

در پیروی نفس و هوی بیش ازین مرو

از عشق وا ممان، که زیان در زیان شوی

۵

عشقست نوبهار و خزان در فسرد گیست

ترسم که نو بهار ندیده خزان شوی

۶

دارالامان عاشق عشقست بی خلاف

اندر امان شوی، چو بدار الامان شوی

۷

باز آی از هوی و هوسها، که عاقبت

باز سپید صفه صدر جنان شوی

۸

پیری و ناتوانی و ضعفست، قاسمی

باشد مگر بدولت وصلش جوان شوی

تصاویر و صوت

نظرات