
قاسم انوار
شمارهٔ ۶۷۲
۱
بسیار طالبی، که مگر ذو فنون شوی
همراه عشق شو، که جنون در جنون شوی
۲
در کوی عشق یار، که دارالامان ماست
با سر اگر درآمده ای سرنگون شوی
۳
بی لطف یار ما بوصالش مجال نیست
گر کوه آتش آمدی، ار بحر خون شوی
۴
تو مرغ نارسیده و ناآزموده ای
وقت آمد، ای عزیز، که دست آزمون شوی
۵
پیر مغان، که رهبر راه حقیقتی
ما را مگر بوصل خدا رهنمون شوی
۶
گر بایدت بوصل دلارام در رسی
شاید که همچو کوه احد بیستون شوی
۷
قاسم، سخن ز غیر نگویی و نشنوی
همراز عشق باش که نورالعیون شوی
نظرات