
قاسم انوار
شمارهٔ ۷۷
۱
در همه روی زمین یک دل هشیار کجاست؟
تا بگویم بیقین منزل آن یار کجاست
۲
همه مستند و خرابند ز غفلت، هیهات!
دل و جانی که بود حاضر و هشیار کجاست؟
۳
دل عشاق سراسیمه و فریاد کنان
یار کو خرمن ما سوخت بیک بار کجاست؟
۴
چند گویی خبر از دار جنان، ای واعظ؟
دل ما را خبری گوی که: دلدار کجاست؟
۵
همه جانها متحیر که کجا رفت آن یار؟
گنج بی مار کجا شد؟ گل بی خار کجاست؟
۶
یار را بر سر بازار جهان یافته ام
باز می جویمش اندر بن بازار، کجاست؟
۷
عارفی را که بتوفیق خدا بینا شد
همه اقرار شود، معنی انکار کجاست؟
۸
قصه سربسته بگفتیم و ازین روشن تر
گر تو خواهی بطلب، کلبه عطار کجاست؟
۹
در جمال تو عجب واله و حیران گشتم
قاسمی عقل کجا؟ دانش بسیار کجاست؟
نظرات