قاسم انوار

قاسم انوار

شمارهٔ ۹۷

۱

هلاک عاشقان در انتظارست

حیات صادقان با روی یارست

۲

کسی کو نزد جانان تحفه جان برد

هنوز از روی جانان شرمسارست

۳

خرامان میرود آن شاه خوبان

سرش مستست و چشمش در خمارست

۴

بکلی جان و دلها صید کردست

که میر عاشقان میر شکارست

۵

رخش اندر میان جعد گیسو

چو رومی در میان زنگبارست

۶

بیا، یک دم بحال من نظر کن

دلم پرخون و چشمم اشکبارست

۷

بکن چندان که خواهی جور بر من

که جان مرد عاشق بردبارست

۸

بیا، با عاشقی دستی برافشان

که شادی در میان، غم برکنارست

۹

نظر بر روی جانان دار، قاسم

که دارالملک عالم بی مدارست

تصاویر و صوت

نظرات