
قصاب کاشانی
شمارهٔ ۱۰۳
۱
اسیران را زیانی از گرفتاری نمیباشد
خلاصی از دیار عشق بی خواری نمیباشد
۲
چو از قید قفس فارغ شدم در دام افتادم
مصیبتدیده را یارای خودداری نمیباشد
۳
به دور انداز از دوش این سر پرشور و فارغ شو
که تن را راحتی غیر از سبکباری نمیباشد
۴
چه مست غفلتی؟ یکچند ترک بادهنوشی کن
که هرگز دردسر در جام هشیاری نمیباشد
۵
ز دستاندازِ بیانداز او قصاب دانستم
که رحمی در دل خوبان بازاری نمیباشد
نظرات
نصرت الله