
قصاب کاشانی
شمارهٔ ۳۱۱
۱
بشنوی گر ز من غمزده پندی مردی
دل به این دهر ستمپیشه نبندی مردی
۲
خنده و شوخی بیجای گل از بیدردیست
گر از این عشرت ده روزه نخندی مردی
۳
بید بر خویشتن از بیم بریدن لرزد
اگر از حادثه دهر نچندی مردی
۴
کندن صورت شیرین بود آسان در کوه
اگر از جان دل ماتمزده کندی مردی
۵
پیش ما کردن تحصیل دوا، نامردیست
چو شدی عاشق اگر درد پسندی مردی
۶
آنچه بر خود مپسندی ز بدیها قصاب
آن بدی را به کسی گر نپسندی مردی
تصاویر و صوت

نظرات