قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

شمارهٔ ۳۱۴

۱

بر رخ هر آرزو در بند تا محرم شوی

دیده پوش از سیر باغ خلد تا آدم شوی

۲

می‌کند از ترک لذت موم جا در چشم داغ

دل ز وصل انگبین بردار تا مرهم شوی

۳

زد حباب از خودنمایی خیمه از دریا برون

چون صدف پستی گزین تا با گهر همدم شوی

۴

ز آرزوی مور نه بر دیده انگشت قبول

تا توانی چون سلیمان صاحب خاتم شوی

۵

سربلندی بایدت، افتاده‌ای را دست گیر

مرده‌ای احیا نما تا عیسی مریم شوی

۶

بندبند استخوانم همچو نی دارد فغان

خواهی‌ام کردن نوازش گر به من همدم شوی

۷

کشته آن غمزه‌ام قصاب چون، خاک تو را

جام اگر سازند جا دارد که جام جم شوی

تصاویر و صوت

دیوان قصاب کاشانی به کوشش پرتو بیضایی - تصویر ۱۹۹

نظرات