
قصاب کاشانی
شمارهٔ ۵۲
۱
از قدت امروز گلشن را صفای دیگر است
سرو موزون تو را نشو و نمای دیگر است
۲
گرچه میبخشد حیات جاودانی آب خضر
لیک آب تیغ نازت را بقای دیگر است
۳
نه به کنعان میکنم او را برابر نه به مصر
یوسف پر قیمت ما را بهای دیگر است
۴
زود بر گل مینشیند لنگر از امداد خلق
کشتی امید ما را ناخدای دیگر است
۵
نه به روز وصل میسازم نه با شام فراق
میتوان دانست دل را مدّعای دیگر است
۶
در دریار غمنصیبان نوشدارو باب نیست
زخم مژگان خورده دلها را دوای دیگر است
۷
کشته تیغ دگر قصاب گشتن شرط نیست
مسلخ او بهر قربانگاه جای دیگر است
تصاویر و صوت

نظرات