
قوامی رازی
شمارهٔ ۲۳ - در مدح امین الملک و تقاضای صلتی از او
۱
ای مبارک پئی که بر گردون
نایب رای توست سیاره
۲
کرده ای پای بخت را خلخال
داده ای دست ملک را یاره
۳
دشمنان تو را به گرد جهان
دارد آوازه تو آواره
۴
پیش رای تو ای امین الملک
خواهم احوال گفت یک باره
۵
دان که مداح بی کفایت تو
قلتبانی است روسبی باره
۶
هست معلوم خواجگان که امروز
. . . این بنده نیست آن کاره
۷
ای که برآستانه در تو
اهل حرمت نهند رخساره
۸
بنده بی برگ و هر زمان گوش است
کاورد بچه این فلان خواره
۹
چیست آخر مرا بگوی اکنون
چاره این ضعیف بیچاره . . .؟
۱۰
ریشم اندر کنیف خونین باد
گر مرا هست وجه گهواره
نظرات