
غبار همدانی
شمارهٔ ۶۹
۱
ما از دل و دین در ره دلدار گذشتیم
از هر دو جهان در طلب یار گذشتیم
۲
گاهی به ره صومعه سرمست دویدیم
گاهی ز در میکده هشیار گذشتیم
۳
هرچند در این دایره چون نقطه مقیمیم
زین مرکز آلوده چو پرگار گذشتیم
۴
مقصود نشد حاصل هرجا که دویدیم
از آرزوی خویش به ناچار گذشتیم
۵
گه جامۀ تزویر به بر کرده غبارا
گه با دف و نی از سر بازار گذشتیم
نظرات