غبار همدانی

غبار همدانی

شمارهٔ ۷۵

۱

با خویشتن فتاد مگر باز کار من

کآشفته شد چون طالع من روزگار من

۲

زاهد کنون که پند تو در من اثر نکرد

پرهیز کن که در تو نیفتد شرار من

۳

آهسته ساربان که زپای اوفتاده است

در زیر بار غم شتر راهوار من ‌

۴

روزی شود ز دام غمم مرغ دل خلاص

کز یکدگر گسسته شود پود و تار من

۵

یا رب ترحمی که بدین پیکر ضعیف

سخت است پایداری روز شمار من

۶

یا قطره ای ببار به خاکم ز ابر لطف

یا برمکش ز خاک، تن خاکسار من

۷

پا تا به سر زخون دلم لاله گون شوی

گر بگذری چون اشک روان از کنار من

۸

ای دل صبور باش که آخر به یُمن عشق

خواهد شدن به جانب کیوان غبار من

تصاویر و صوت

نظرات