قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

شمارهٔ ۲۱

۱

داده عشقم باده نابی که می‌سوزد مرا

خورده‌ام از جام خضر آبی که می‌سوزد مرا

۲

شب فغانم رفته بود از یاد مطرب صبح‌دم

زد به تار چنگ مضرابی که می‌سوزد مرا

۳

تازه عاشق گشته‌ام چشمم ز خون دل پر است

باز در جو کرده‌ام آبی که می‌سوزد مرا

۴

قبله بتخانه را گویند ابروی بت است

در نماز این است محرابی که می‌سوزد مرا

۵

شد مقیم گوشه ویرانه‌ای بر یاد دوست

یافت قدسی گنج نایابی که می‌سوزد مرا

تصاویر و صوت

نظرات