سراج قمری

سراج قمری

شمارهٔ ۴

۱

بیا چو غنچهٔ تر، خیمه زن برابر گل

شراب لاله‌صفت خور، به بوی ساغر گل

۲

ورق ورق، گل ازان شد، که تا فرو خوانی

نشاط نامه ی می خوارگان زدفتر گل

۳

به هر کجا که کنون عاشقی است نالنده

چو بلبلانش بینی نشسته دربر گل

۴

زر گل از پی آن، بیشتر به باد شود

که هست جمع زباد هوا، همه زرگل

۵

لباس پاره ی شادی توان رفو کردن

زجیب پاره ی صبح و، زدامن ترگل

۶

سپیده دم زطرب چاک کرد حله خویش

که باقی است شراب شبانه در سر گل

تصاویر و صوت

نظرات