عبدالقادر گیلانی

عبدالقادر گیلانی

شمارهٔ ۱۲ - شب وصل حبیب

۱

آن که آتش افکند درخلق جانان من است

وانکه می سوزد از آن رویش همین جان من است

۲

تا شدم دیوانه پیشم قصر شه ویرانه است

کآسمان فیروزه ای ازطاق ایوان من است

۳

عشق ورزیدم نهان ای وای بر من کین زمان

نقل هرمجلس حدیث عشق پنهان من است

۴

گرفلک خواهد که سازد خانه مردم خراب

گو مکش زحمت که کار چشم گریان من است

۵

آنچه در دم بگذرد باشد شبی وصل حبیب

وآنچه را پایان نباشد روز هجران من است

۶

مرد محیی و سیه پوشید بهر ماتمش

هرکجا ورقی بود ز اوراق دیوان من است

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
بی نام
۱۳۹۷/۰۱/۱۴ - ۱۱:۳۴:۳۹
سلام و درود فراوانبنظر میرسد،مصرع اول بیت دوم این شعر چنین است؛تا شدم دیوانه پیشم قصر شه آن من است
user_image
بی نام
۱۳۹۷/۰۱/۱۴ - ۱۱:۳۹:۳۵
یاتا شدم دیوانه پیشم قصر شه ویرانه شدوالله اعلم