
حافظ
غزل شمارهٔ ۳۶۳
۱
دَردَم از یار است و درمان نیز هم
دل فدایِ او شد و جان نیز هم
۲
این که میگویند آن خوشتر ز حسن
یار ما این دارد و آن نیز هم
۳
یاد باد آن کاو به قصدِ خونِ ما
عهد را بشکست و پیمان نیز هم
۴
دوستان در پرده میگویم سخن
گفته خواهد شد به دَستان نیز هم
۵
چون سر آمد دولتِ شبهایِ وصل
بگذرد ایامِ هِجران نیز هم
۶
هر دو عالم یک فروغِ رویِ اوست
گفتمت پیدا و پنهان نیز هم
۷
اعتمادی نیست بر کارِ جهان
بلکه بر گردونِ گَردان نیز هم
۸
عاشق از قاضی نترسد مِی بیار
بلکه از یَرغویِ دیوان نیز هم
۹
محتسب داند که حافظ عاشق است
و آصفِ مُلکِ سلیمان نیز هم
تصاویر و صوت














نظرات
امیرمسعود
جعفر ابراهیم پور
جعفر ابراهیم پور
ناشناس
اینجانب
پاسخ جناب ناشناس. بیت سعدی را یافته اید و زیرکانه با بیت حافظ تطبیق داده اید واقعا جالب توجه است اما تصور نمی شود حافظ به این شکل معمایی سروده باشد تا کلیدش را در دیوان سعدی بیابیم آن در مصراع اول ضمیر اشاره نیست اسم است. همان مفهوم ملاحت است که در جاهای دیگر نیز با همین لفظ آن از آن یاد می کند مثل بنده طلعت آن باش که آنی دارد.
فرزاد شهرازیان
پاسخ به آقای ابراهیم پور باید گفت ترتیب دو بیت اول به شکل فعلی مناسب تر است چرا که اگر دقت شود از نظر معنایی باید بیت اول گفته شود تا بتوان به بیت دوم اشاره کرد
۱۱۰۱
جواد
شهرام یاری
ramin yousefi
کسرا
کسرا
علی
علی
سینا
Omid Mousavi
مهرداد
وفایی
ناصر
میم.کاف.مهریار
علیرضا ارتقایی
میم.کاف.مهریار
میم.کاف.مهریار
پاسخ به جناب اینجانب و ناشناس ، منظور از "آن" بله همان ملاحت و نکات دیگر و کمال است ، همچنان که حافظ در جای دیگر میفرماید " بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی مقبول طبع مردم صاحب نظر شود " و حافظ هم که خودش را صاحب نظر میدانست نه به معنای امروزی و عامه بلکه کسی که نظر به جلوه های یار دارد و هزار کرامت ، همچنان که به یار میفرماید : اینچنین عزت صاحب نظران میداری؟
میم.کاف.مهریار
حسین رشنو
رضا ساقی
بهروز صفاییان حقیقی
اکبر
کسرا
رسول بهاری
مرتضوی کیاسری
کیوان پارسائی
در سکوت
کوروش
وکیل
یوسف شیردلپور