
حاجب شیرازی
شمارهٔ ۱۲۳
۱
ناز تو کشیم ای ز سر تا قدمی ناز
با ناز تو گشتیم به عمری همه دمساز
۲
راز تو نهفتم به دل و ناز تو در جان
تا کس نشود واقف از این ناز و از این راز
۳
ز آغاز به پیشانی من عشق تو شد ثبت
انجام کجا محو شود سکه آغاز
۴
در علم بهر دور توئی بر همه اعلم
وز حسن بهرکوی توئی از همه ممتاز
۵
تا لعل لبت گشت به شیراز شکرپاش
شد عقرب جرار همه شکر اهواز
۶
در روز و شبی شمع و مه و مشعل خورشید
کس نیست در این مرتبه با شخص تو انباز
۷
در حسن بسی واحد و فردند در این دور
یک تن چو تو نبود به جهان شاهد و طناز
۸
در حرفه و صنعت همه شبهند ولیکن
بسیار بود فرق ز خراز و ز خباز
۹
«حاجب » نشود منطفی از هر پف و فوتی
آن شمع که روشن ز خدا گشت به شیراز
تصاویر و صوت


نظرات