حاجب شیرازی

حاجب شیرازی

شمارهٔ ۱۳۵

۱

خورشید معرفت زد سر بر ز مشرق دل

تا کی به خواب نازی یا ایهاالمزمل

۲

ای عشق این چه سوداست کز یک کرشمه تو

در زیر تیغ بوسد مقتول دست قاتل

۳

در مکتب حقیقت داند ادیب عشقش

جاهل اگر نخواند سرمشق پیر کامل

۴

کشتی تن شکستیم از ناخدا برستیم

ما غرق بحر عشقیم ای خفتگان ساحل

۵

از قید و بند ما را ای مدعی مترسان

پیریم در محافل شیریم در سلاسل

۶

خورشید و ماه با هم تابند این عجب نیست

گویا نهاده جانان آئینه در مقابل

۷

هر کس بدین نمط گفت شعر ملیح و دلکش

از «حاجبش » بگوئید لله در قائل

تصاویر و صوت

نظرات