حاجب شیرازی

حاجب شیرازی

شمارهٔ ۲۷

۱

ای ز سر، تا به قدم ناز و عطیب

عضو عضو تو همه طیب طیب

۲

این سخن با که توان گفت که ما

جز تو محبوب ندیدیم و حبیب

۳

چند تازی فرس ای گرم عنان

خون عشاق گذشته ز، رکیب

۴

کلک تو شافی و کافیست بلی

در حذاقت تو حکیمی و طبیب

۵

شرف از علم بود یا ز ادب

بی ادب را نتوان خواند ادیب

۶

تا، به ده علم معلم نشوی

نه ادیبی نه اریبی نه لبیب

۷

روزوصل آمد و زد، بر شب هجر

پشت درماند به یک عمر رقیب

۸

صدق و عصمت اگرت نیست درست

نه نبیلی نه اصیلی نه نجیب

۹

«حاجب » از پرده پندار درآی

چند محجوبی و تنها و غریب

تصاویر و صوت

نظرات