
حاجب شیرازی
شمارهٔ ۹۳
۱
چه باشد تن گر او را جان نباشد
چه باشد جان اگر جانان نباشد
۲
عزیزی چون تو ای یوسف شمایل
نه در مصر و نه در کنعان نباشد
۳
مکش منت ز خضر و آب حیوان
که نامی باقی از حیوان نباشد
۴
کسی کو دست شست از آب حیوان
به غیر از حضرت انسان نباشد
۵
زهی آن عاشق صادق که او را
غم مأیوسی و حرمان نباشد
۶
عروس ملک را قانون جهیز است
عروس با جهیز . . .ـان نباشد
۷
شود ایران بهشت عدن روزی
که در قانون او نقصان نباشد
۸
بیا وصل بتی جو، گر توانی
چه وصلی کش ز پی هجران نباشد
۹
چرا عیسی دمی نشناسی آخر
گرت دردیست کش درمان نباشد
۱۰
چو خورشید است برهان تو «حاجب »
چه باشد دعوی ار برهان نباشد
تصاویر و صوت

نظرات