
صابر همدانی
شمارهٔ ۱۷
۱
هر کجا هست دل آزار، دل زاری هست
پای مگذار در آنجا که دل آزاری هست
۲
شود از مرغ هوا قدرت آزادی سلب
اندر آن باغ که صیاد ستمکاری هست
۳
ز آه سرد دل ما این همه غافل منشین
ایکه امروز ترا گرمی بازاری هست
۴
فرصت از دست مبادا دهی ای بلبل مست
تا که در ساحت گلشن ز گل آثاری هست
۵
هر که گفتت: بره یار وفادار بمیر
گو: در این شهر مگر یار وفاداری هست؟
۶
نشود دستخوش غارت گلچین (صابر)
آن گلستان که حفاظش در و دیواری هست
نظرات