
سید حسن غزنوی
شمارهٔ ۵۱
۱
زار بکشتی تو از آن می زیم
تا تو بدانی که چسان می زیم
۲
سرزده بی سر چو فلک می روم
دل شده بی دل چو جهان می زیم
۳
هجر که آسان نبود می کشم
بی تو که هرگز نتوان می زیم
۴
خط چو کشی بر من خطی مکش
تا به مراد تو چنان می زیم
۵
گفت کزو نام و نشانی بده
ای مه چه نام و چه نشان می زیم
۶
از تو به صد جان به خرم بوسه ای
گرچه به جان دگران می زیم
۷
ماند ز من یک نفس و من هنوز
در طلبت بردو گمان می زیم
تصاویر و صوت

نظرات