هاتف اصفهانی

هاتف اصفهانی

غزل شمارهٔ ۲

۱

به گردون می‌رسد فریاد یارب یاربم شب‌ها

چه شد یارب در این شب‌ها غم تاثیر یارب‌ها

۲

به دل صدگونه مطلب سوی او رفتم ولی ماندم

ز بیم خوی او خاموش و در دل ماند مطلب‌ها

۳

هزاران شکوه بر لب بود یاران را ز خوی تو

به شکرخنده آمد چون لبت، زد مهر بر لب‌ها

۴

ندانی گر ز حال تشنگان شربت وصلت

ببین افتاده چون ماهی طپان بر خاک طالب‌ها

۵

جدا از ماه رویت عاشقان از چشم تر هر شب

فرو ریزند کوکب تا فرو ریزند کوکب‌ها

۶

چسان هاتف بجا ماند کسی را دین و دل جایی

که درس شوخی آموزند طفلان را به مکتب‌ها

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
م. فرامرزی
۱۳۹۱/۱۱/۱۳ - ۱۴:۰۹:۳۸
مصرع دوم از بیت مطلع احتمالن باید چنین باشد :چه شد یارب در این شبهای غم تاثیر یارب ها
user_image
موسوی
۱۳۹۷/۰۹/۰۷ - ۱۴:۳۲:۱۷
دوستان کسی از معنای بیت آخر مطلع هست؟
user_image
درودما را همه شب نمی برد خواب
۱۳۹۷/۰۹/۰۹ - ۰۷:۱۰:۴۰
درود جناب موسوی چسان = چه سان , چه شکلگمان می کنم این واژه برای شما نامفهوم بود