حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۱۱۷

۱

در دل تنگ بود جلوهٔ جانان ما را

یوسفی هست درین گوشهٔ زندان ما را

۲

صبح رسوایی ما دامن محشر دارد

ندهد تن به رفو، چاک گریبان ما را

۳

جلوهٔ حسن تو چون می به رگ و ریشه دوید

آتش این برق بلا، زد به نیستان ما را

۴

زلف مشکین و شب بخت به هم ساخته اند

تا نشانند به این روز پریشان ما را

۵

نشود باز، که زندانی آباد شویم

به کجا می بری ای خضر بیابان ما را؟

۶

بس که رنجیده دل، از مردمِ مردم مانند

وحشت از سایه خود کرده گریزان ما را

۷

سرفرازیم ز بخل فلک سفله حزین

زنده در گور کند، منت احسان ما را

تصاویر و صوت

نظرات