
حزین لاهیجی
بخش ۱۰ - صفت اسب
۱
خرامنده کوهی، فلک پیکری
شتابنده ابری، گران لنگری
۲
به جستن، ز برق دمان گرمتر
به رفتن، ز آب روان نرمتر
۳
به سوی فرازی که بالا رود
عنان بر عنانِ ثریّا رود
۴
نشیبی چو آید ورا پیش پا
چنان اندر آید، که تیر قضا
۵
چو خور را به چوگان سم، گو کند
خور از خوشدلی، رقص پهلو کند
۶
چو ایام بدخواه آید به سر
رسد بر سرش از اجل پیشتر
۷
عنان کش شود گاه تندی چنان
که راز نهان بر لب رازدان
۸
دمی تا فلک چون نگه طی کند
صبا را چو نقش قدم، پی کند
۹
یکی بُرز بالاست، گردون شکوه
زمین از فشار سُم او ستوه
۱۰
سرِ کوه البرز را زاشُتُلم
فرو کوبد از گرز پولاد سُم
تصاویر و صوت


نظرات