
حزین لاهیجی
بخش ۱۵ - حکایت
۱
شنیدم فریدون با فر و هوش
نیاسود چشمش، شب از درد گوش
۲
به خاصان چنین گفت در بامداد
که امشب سزای مرا، گوش داد
۳
همانا که نالیده باشد ز درد
ضعیفیّ و نشنیده این خفته مرد
۴
چو غفلت ز مظلوم ورزید گوش
مرا دوش این درد، مالیدگوش
نظرات