هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۱۶۹

۱

دل به درد آمد و این درد به درمان نرسید

سر درین کار شد و کار به سامان نرسید

۲

آن جفا پیشه، که بر ناله من رحم نکرد

کافری بود، به فریاد مسلمان نرسید

۳

کس بر آن شه خوبان غم من عرض نکرد

وه! که درد دل درویش به سلطان نرسید

۴

وه! که تا گشت سرم بر سر میدان تو خاک

بعد از آن پای تو یک روز به میدان نرسید

۵

تو چه دانی که: چه حال است مرا در ره عشق؟

چون ترا گردی ازین راه به دامان نرسید

۶

عاقبت دست به دامان رقیب تو زدم

چه کنم؟ دست من او را به گریبان نرسید

۷

عمرها خواست، هلالی، که به خوبان برسد

مرد بیچاره و یک روز بدیشان نرسید

تصاویر و صوت

دیوان هلالی جغتائی با شاه درویش و صفات العاشقین او به کوشش سعید نفیسی - هلالی جغتائی - تصویر ۲۴۰

نظرات