
هلالی جغتایی
شمارهٔ ۳۷۰
۱
زین پیش لطف بود و کنون جور و کین همه
اول چه بود آن همه؟ آخر چه این همه؟
۲
خوبان، ز اهل درد شما را چه آگهی؟
ایشان نیازمند و شما نازنین همه
۳
غمهای دوست، اندک و بسیار هر چه هست
بادا نصیب این دل اندوهگین همه!
۴
ای دیده، از غبار رهش توتیا مجوی
کز گریه تو گل شده روی زمین همه
۵
گر ناگهان به سوی هلالی قدم نهی
سازد نثار مقدم تو عقل و دین همه
نظرات