هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۷۴

۱

بی تو هر روز مرا ماهی و هر شب سالیست

شب چنین، روز چنان، آه! چه مشکل حالیست!

۲

هرگزت نیست بر احوال غریبان رحمی

ما غریبیم و تو بی رحم، غریب احوالیست!

۳

گر فتد مردم چشمم برخت، روی مپوش

تو همان گیر که: بر روی تو این هم خالیست

۴

بر لب چشمه نوشین تو آن سبزه خط

شکرستان ترا طوطی فارغ بالیست

۵

می روی تند که: باز آیم و زارت بکشم

این نه تندیست، که در کشتن من اهمالیست

۶

قرعه بندگی خویش بنامم زده ای

این سعادت عجبست! این چه مبارک فالیست!

۷

ماه من سوی هلالی نظری کرد و گذشت

کوکب طالع او را نظر اقبالیست

تصاویر و صوت

نظرات