
هلالی جغتایی
شمارهٔ ۸۹
۱
مرا بباده، نه باغ و بهار شد باعث
بهار و باغ چه باشد؟ که یار شد باعث
۲
رسیده بود گل، آن سرو هم بباغ آمد
بیار می، که یکی صد هزار شد باعث
۳
نبود ناله مرغ چمن ز جلوه گل
لطافت رخ آن گلعذار شد باعث
۴
اگر بمیکده رفتیم عذر ما بپذیر
که باده خوردن ما را خمار شد باعث
۵
اگر ز کوی تو رفتیم اختیار نبود
فغان و ناله بی اختیار شد باعث
۶
گر از تو یک دو سه روزی جدا شدیم مرنج
که گردش فلک و روزگار شد باعث
۷
قرار در شکن زلف یار خواهم کرد
بدین قرار دل بیقرار شد باعث
۸
بمجلس تو هلالی کشید طعن رقیب
گل وصال تو بر زخم خار شد باعث
تصاویر و صوت

نظرات