
حیدر شیرازی
شمارهٔ ۱۰ - و له ایضا
۱
حسبة لله عزیزان یار من باز آورید
دل ز دستم می رود، دلدار من باز آورید
۲
از سر راه وفا از غایت لطف و کرم
تا شود غمخوار من، غمخوار من باز آورید
۳
آن طبیب دل که یاقوتش دوان جان بود
از برای این دل بیمار من باز آورید
۴
آن بت مه پیکر خورشید روی زهره چشم
مشتری وارش سوی بازار من باز آورید
۵
خاک پای مرکبش کآن کحل بینایی بود
از برای چشم گوهربار من باز آورید
۶
ساقیان سیم تن! زآن آتشین آبم دهید
باشد آبی را به روی کار من باز آورید
۷
همچو حیدر در جهان دیوانه گردم روز و شب
تا به پیش من پری رخسار من باز آورید
نظرات