
همام تبریزی
شمارهٔ ۱۲۴
۱
ما میرویم داده تو را یادگار دل
نازک بود حکایت دل زینهار دل
۲
خوش دار هفتهای دل ما را که سالها
پرورده است مهر تو را در کنار دل
۳
ترسم که در حساب نیارد دل مرا
ای مهربان هر سر مویت هزار دل
۴
آهسته گر کند گذری بر سرت نسیم
گردد ز زلف بر سر پایت نثار دل
۵
زینجا که میروم دل خود را کجا برم
ما را برای وصل تو باید به کار دل
۶
رغبت نمیکند به سفر دل ز کوی دوست
هرگز فراق جان نکند اختیار دل
۷
در هیچ منزلی دل ما را قرار نیست
در زلف بیقرار تو گیرد قرار دل
۸
ما زحمت تن از سر کوی تو میبریم
تا از گرانیش نشود شرمسار دل
۹
روزی که زیر خاک شود این تن همام
باشد هنوز در هوس روی یار دل
نظرات
کاربر سیستمی