
همام تبریزی
شمارهٔ ۸۰
۱
اهل دل در هوس عشق تو سرگردانند
زاهدان شیوۀ این طایفه کمتر دانند
۲
ذوق آموختنی نیست که آن وجدانیست
عقلا جمله در این کار فرو میمانند
۳
این چنین مست که ماییم ز خمخانه دوست
همه خواهند که باشند ولی نتوانند
۴
بتپرستان رخت طایفه توحیدند
مست و دیوانه عشق تو خردمندانند
۵
آفتابی تو و اصحاب ملاحت انجم
در حضورت همه از دیده ما پنهانند
۶
هر یکی را سخنی در صفت منظوریست
وصف روی تو که داند که همه حیرانند
۷
مجلس افروز بهشت است جمال خوبان
نی چنان دان به حقیقت که بهشت ایشانند
۸
هست صاحبنظران را هوسی با گل و سرو
کاندکی هردو به رخسار و قدت میمانند
۹
گرمی از ذکر تو یابند نه از شعر همام
در سماعی که غزلهای ورا میخوانند
تصاویر و صوت

نظرات
۲۴۶
کاربر سیستمی