
همام تبریزی
شمارهٔ ۱۴ - فی الموعظه
۱
همنفس شد سگ شبان با گرگ
گله را سگ خوردکنون یاگرگ
۲
دزد و خازن چو یار غار شوند
آفت مال شهریار شوند
۳
شیخ چون با مرید باده خورد
آب روی مربیان ببرد
۴
چون که قواده گشت خواجه سرای
پرده بکسل در حرم بگشای
۵
با معلم چو گشت همبازی
طفل بازی بود به هم بازی
۶
گاو و خره کرده باغبان در باغ
بانگی دارد که برد جوزی زاغ
۷
باغبان گرنه پاسبان باشد
زاغ بهتر زباغبان باشد
۸
ابلهان را میان اهل خرد
چه تفاوت کند ز گفتن بد
۹
گر خری را به مرغزار بری
بر سر برگ گل رید زخری
۱۰
ابلهان را حریف خویش مساز
عیش با زنگیان زشت مباز
نظرات