
همام تبریزی
شمارهٔ ۷
۱
گویند که هست بی نشان آب حیات
و اندر ظلمات است نهان آب حیات
۲
چون کرد عرق ز شرم رویش دیدم
از چشمه خورشید روان آب حیات
نظرات