حسین خوارزمی

حسین خوارزمی

شمارهٔ ۴۹

۱

گر در هلاک من بود الحق رضای دوست

بادم هزار جان گرامی فدای دوست

۲

آن دولت از کجا که شوم خاک درگهش

من خاک آن کسم که شود خاکپای دوست

۳

جبریل وار یکقدم ار پیشتر نهم

جانم بسوزد از سبحات لقای دوست

۴

کبر و ریا گذار که کس با غرور نفس

محرم نگشت در حرم کبریای دوست

۵

بیگانگی گزیده ام از عقل خویشتن

تا گشته است جان و دلم آشنای دوست

۶

بستم در سراچه دل را بروی غیر

زیرا مقام عامه نشاید سرای دوست

۷

گر میکشد مرا بجفا هیچ باک نیست

گر بی دلی بمرد ببادا بقای دوست

۸

در پیش هر که عاشق صادق بود خوشست

جور و جفای یار چو مهر و وفای دوست

۹

گر میکشد حسین جفا بس غریب نیست

آری کشد غریب ستمکش جفای دوست

تصاویر و صوت

نظرات