
حسین خوارزمی
شمارهٔ ۷۹
۱
صبا رسید در او بوی یار نیست چه سود
نسیم سنبل آن گلعذار نیست چه سود
۲
هزارگونه گل اندر بهار گرچه شکفت
چو بوی از گل من در بهار نیست چه سود
۳
مراست از دو جهان اختیار یار ولیک
بدست من چو کنون اختیار نیست چه سود
۴
هزار گونه طرب میکنم ز دردی درد
ولی چو خمر طرب بی خمار نیست چه سود
۵
منم که خاک شدم در ره وفاداری
ولی بخاک من او را گذار نیست چه سود
۶
درون بوته مهرش دلم بسوخت ولی
متاع قلب مرا چون عیار نیست چه سود
۷
بوصل یار امید حسین بسیار است
ولی چو طالع فرخنده یار نیست چه سود
نظرات